خانه کوهنوردان نظرآباد

نظرآباد: بلوار شهید سلطانی پارک شهر، روزهای سه شنبه هر هفته از ساعت 17:30 الی 19 کانال تلگرام :KhaneNazarAbad@

خانه کوهنوردان نظرآباد

نظرآباد: بلوار شهید سلطانی پارک شهر، روزهای سه شنبه هر هفته از ساعت 17:30 الی 19 کانال تلگرام :KhaneNazarAbad@

"مصاحبه با کورت دیمبرگر"

"مصاحبه با کورت دیمبرگر"

 "رد بول ادونچر مصاحبه ای با کوه نورد پیشگام اتریشی  کورت دیمبرگر انجام داده که در این مصاحبه او از دیدگاه منحصر بفرد خود از کوه نوردی ، زیبایی کوهستان ، از دیواره نورد معروف دیوید لاما ،  هرمان بوهل و حس هفتم او ! ، حادثه مرگ هرمان بوهل ، کوه نوردی سرعتی و دره زیبا و دور افتاده شاکســــــگام می گوید ، دیمبرگر 81 ساله که آوریل امسال پنجمین کلنگ طلایی تمامی دوران را بعد از بوناتی ، مسنر ، اسکات و پاراگوت تصاحب کرد ، عضو تیم هایی بوده که نخستین بار پای بر دائولاگیری یک ، برادپیک ، چوگولیزا ، نوباسیوم زوم (7070متر) ، تریج وست (7338 متر) ، شارتسه 2(7457 متر تا شرق لوتسه شار)  گذاشته  و علاوه بر آن ماکالو ، اورست ، گاشربروم دو و K2 را نیز صعود کرده ، آگاهی از دیدگاه کوه نوردان بزرگ همیشه یکی از علائق ما بوده ، با هم مرور می کنیم"

 کورت دیمبرگر قهرمان افسانه ای کوه نوردی و تنها فرد زنده ای است که دو صعود هشت هزارمتری را برای نخستین بار انجام داده ، برادپیک در سال 1957 و دائولاگیری در سال 1960 . او هفت کتاب و شمار زیادی مستندات کوه نوردی منتشر کرده ، در ماه آوریل امسال کلنگ طلایی تمامی دوران را در شامونی به او اهداء کردند.به عنوان یک کوهنورد تکرو و آزادیخواه صراحتا" اعلام کرد که رد بول هرگز اسپانسر او نبوده اما در مورد شیفتگی خود به هندسه کوه نوردی و کوه نورد بزرگ هرمان بوهل سخن ها دارد:

از دریافت کلنگ طلایی چه احساسی دارید؟

از این افتخار بسیار خرسندم ، بعد از بوناتی و مسنر خوب است که به فکر من افتادند ، اکثراوقات مردم می گویند که کورت تنها فرد زنده ای است که دو هشت هزارمتری بکر را صعود کرده و البته قابل انکار نیست اما تمام ماجرا همین نیست ، دست آوردهای بسیاری در کل زندگی من وجود دارد که اغلب کاملا" متفاوت با یکدیگر هستند...

 "مصاحبه با کورت دیمبرگر"

 "رد بول ادونچر مصاحبه ای با کوه نورد پیشگام اتریشی  کورت دیمبرگر انجام داده که در این مصاحبه او از دیدگاه منحصر بفرد خود از کوه نوردی ، زیبایی کوهستان ، از دیواره نورد معروف دیوید لاما ،  هرمان بوهل و حس هفتم او ! ، حادثه مرگ هرمان بوهل ، کوه نوردی سرعتی و دره زیبا و دور افتاده شاکســــــگام می گوید ، دیمبرگر 81 ساله که آوریل امسال پنجمین کلنگ طلایی تمامی دوران را بعد از بوناتی ، مسنر ، اسکات و پاراگوت تصاحب کرد ، عضو تیم هایی بوده که نخستین بار پای بر دائولاگیری یک ، برادپیک ، چوگولیزا ، نوباسیوم زوم (7070متر) ، تریج وست (7338 متر) ، شارتسه 2(7457 متر تا شرق لوتسه شار)  گذاشته  و علاوه بر آن ماکالو ، اورست ، گاشربروم دو و K2 را نیز صعود کرده ، آگاهی از دیدگاه کوه نوردان بزرگ همیشه یکی از علائق ما بوده ، با هم مرور می کنیم"

 کورت دیمبرگر قهرمان افسانه ای کوه نوردی و تنها فرد زنده ای است که دو صعود هشت هزارمتری را برای نخستین بار انجام داده ، برادپیک در سال 1957 و دائولاگیری در سال 1960 . او هفت کتاب و شمار زیادی مستندات کوه نوردی منتشر کرده ، در ماه آوریل امسال کلنگ طلایی تمامی دوران را در شامونی به او اهداء کردند.به عنوان یک کوهنورد تکرو و آزادیخواه صراحتا" اعلام کرد که رد بول هرگز اسپانسر او نبوده اما در مورد شیفتگی خود به هندسه کوه نوردی و کوه نورد بزرگ هرمان بوهل سخن ها دارد:

از دریافت کلنگ طلایی چه احساسی دارید؟

از این افتخار بسیار خرسندم ، بعد از بوناتی و مسنر خوب است که به فکر من افتادند ، اکثراوقات مردم می گویند که کورت تنها فرد زنده ای است که دو هشت هزارمتری بکر را صعود کرده و البته قابل انکار نیست اما تمام ماجرا همین نیست ، دست آوردهای بسیاری در کل زندگی من وجود دارد که اغلب کاملا" متفاوت با یکدیگر هستند.

دیوید لاما نیز از سوی هیئت اجرایی کلنگ طلایی مورد تقدیر قرار گرفت ، آیا او را ملاقات کردید؟

بله او مرد بزرگی است ، من کار برجسته او و پیتر اورتنر در صعود از مسیر کمپرسور در سرو توره پاتاگونیا را واقعا" تحسین کردم ، قبل از آن همه فقط با کوبیدن رول آن را صعود می کردند و کار آنها واقعا" فوق العاده بود.

شما کار خود را به عنوان یک کوه نورد آغاز کردید زیرا به دنبال کریستال بودید و می توانید بگویید که هیمالیا کریستالی است عظیم ، چقدر "زیبایی یک کوه" برای شما اهمیت دارد؟

به دنبال زیبایی کوهستان بودن از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، من همواره تحت تاثیر کوه ها بوده ام زیرا آن حس بخصوص را در خطوط و هاله خود دارند و در این رابطه باید بگویم K2 بزرگترین کریستال جهان است .

آیا این موضوع در مورد هرمان بوهل صدق می کند که شما اغلب از او به عنوان پدر کوه نوردی یاد می کنید؟

زیاد مطمئن نیستم ، او بطور قطع در پی انجام کاری نو بود ، او خالق سبک آلپی است که در خلال اکسپدیشن سال 1957 آنرا عملا" انجام دادیم . هنگامیکه مارکوس شموک ، فریتز وینترستلر و من برادپیک (8051متر) را با او صعود کردیم ، بدون باربر ارتفاع و تجهیزات اکسیژن ، موفق به صعود شدیم و وقتی من و بوهل چوگولیزا را صعود کردیم سبک محض سبکبار با برقراری فقط یک کمپ در ارتفاع ، به اجرا در آمد ، امروز این کار تبدیل به سبک سبکبار متداول شده است ، در سال 1975 رینهولد مسنر و پیترهابلر از این سبک برای نخستین بار روی گاشربروم 1 استفاده کردند که به کوه پنهان (8080متر) معروف است.

هرمان بوهل

چرا بعد از مرگ هرمان بوهل در چوگولیزا در سال 1957 هرگز سعی نکردید این قله را صعود کنید؟

هرگز فکر صعود به این قله را نداشته ام زیرا چوگولیزا بدون هرمان ... چه فایده ای دارد؟ من او را در آنجا از دست دادم ، در آنجا در طوفان برف در حال عقب نشینی بودیم که هرمان در اثر شکستن نقاب برفی در جبهه شمالی سقوط کرد و هرگز دوباره دیده نشد ، بوهل متحمل سختی های زیادی شد تا این ایده به واقعیت تبدیل شود که چنین کوه عظیمی فقط در سه روز صعود خواهد شد نه سه هفته ، چیزی که ما در برادپیک انجام دادیم . او می خواست ثابت کند که این کار امکان پذیر است و برای به دست آوردن چیزی تلاش می کرد که من آنرا حس هفتم می نامم. ولی صداهای ضعیف اعماق وجودت را نمی توانی نشنیده بگیری که می گوید"برگرد، خیلی خطرناک است"

چه اتفاقی افتاد ؟

چندین دلیل در جدا شدن ما از یکدیگر در آن برنامه وجود داشت ، شدت باد و برف بطور ناگهانی سطح عینک او را پوشاند یا شاید وقتی آثار انحراف مرا از مسیر دید و پیش خود فکر کرد که خدای من چرا او اینهمه به سمت راست منحرف شده ! و در آن مکان بیش از حد توقف کرد و نقاب زیر پای او شکسته شد ، فرضیات بیشمار دیگری نیز وجود دارد ولی در نهایت در مورد هیچکدام مطمئن نیستیم . واقعیت این است که ما با طناب صعود نمی کردیم که همیشه در چنین شرایطی یک اشتباه است ، اما آیا باید از طناب استفاده می کردیم ؟ در اینجا احتمالا" لازم نداشتیم زیرا به همراه هرمان به ورطه نابودی سقوط می کردم و مفهوم آن این است که من زندگی ام را به یک اشتباه مدیون هستم.

آیا شما خود را پیشگام ورزش های کاملا" دشوار می دانید؟

گمان نمی کنم ، من پیشگام ورزش های دشوار نیستم و فعالیتی در زمینه سرعت بالا و سایر رکوردها انجـام نداده ام ، در واقع بعکس است من یکی از طرفداران شناخته شده کندی حرکت هستم . اگر آهسته حرکت کنید ، بیشتر خواهید رفت، من سند زنده این ادعا هستم ، درک من از ورزش های شدید این است که از این طریق نمی توان هدف را پیدا کرد ، راه حل مشکلات کوه نوردی نیست ،  اضافه کردن راهی است جدید و خطرناک به آنچه که قبلا" وجود داشته.

آیا استثناهایی وجود دارند ؟

البته کوه نوردان فوق العاده ای وجود دارند که می توانند در ایمنی کامل صعود سرعتی انجام دهــــند مثــــل اولی استک که جبهه شمالی آیگر را در عرض 2 ساعت و 47 دقیقه صعود کرد ، حقیقتا" فوق العاده است اما همیشه از خودم می پرسم ، چرا؟ آیا در طول مسیر چیزی را هم تماشا خواهد کرد؟

به نظر می رسد که انگیزه شما به عنوان یک کوه نورد فراگیرتر از این مسائل است

برای خود من ، قبل از هر چیز به دنبال کریستالها بودم ، کوه نوردی در اصل یک کشف است . وقتی به صعود شاموله در کونیگز بینز فکرمی کنم دلایل متعددی در سال 1956 وجود داشت که می خواستم آن را صعود کنم ، دلیل اصلی این بود که می خواستم بدانم درون آن چگونه است ، ساختار درونی که در ذهن من به عنوان یک گنبد یخی آبی از پائین به تصویر کشیده شده بود ، چگونه بود ، دلیل دوم ورزش در طبیعت است ، آیا راهی برای من وجود دارد که سرتاسر یا درون این گنبد عظیم را بپیمایم ؟

آیا شما به عنوان مخالف کوه نوردی تجاری و کوه نوردی مدال آور مشهور هستید؟

من مخالف حمایت های مالی بی رویه امروزی هستم و بیشتر تمایل به اعتدال دارم تا تبلیغات و هیاهوهای کوه نوردی ، اسپانسرها امروز از کوه نوردان به عنوان تابلویی برای چسباندن برندهای مختلف خود استفاده می کنند ، از سر تا نوک پا ، اگر این تبلیغات برای خود برنامه باشد حرفی نیست ، خوب است که حامی مالی برای اجرای برنامه ها وجود داشته باشد ، ما از آغاز حامیان مالی برای اجرای برنامه ها داشتیم ، در دهه سال 1950 شرکت اسپرت شک در مونیخ اسپانسر تجهیزات ما برای برنامه برادپیک بود ، هنگامیکه جولی تولیس و من در سال 1985 عازم برنامه اورست شدیم شرکت شیشه پیلکینگتون تمامی هزینه ها را پرداخت کرد و در بازگشت ما آگهی های خود را بااین موفقیت منتشرکرد

علاوه بر کوه های کاراکروم شما مجذوب صحرای دور افتاده دره شاکسگام بودید ، چرا؟

این دره مکانی است ناشناخته در آن سوی K2 در سمت کشور چین و بستر 200 کیلومتری یک رودخانه را تشکیل می دهد که اکثر مواقع خشک است فقط کمی آب از لابه لای سنگ ها درون آن نشست می کند ولی زمانیکه در جولای و آگوست یخچالها آب می شوند تمام دره را سیل فرا می گیرد ، هنوز کوه ها و قله های بیشمار ناشناخته و بی نام زیادی وجود دارند ، در آنجا هنوز عصر طلایی پایان نیافته . رمز و رازهایی برای کشف وجود دارد و شمار زیادی مسیر که تاکنون کسی پای بر آن نگذاشته ، حتی مسیرهایی به سمت هشت هزارمتری ها.

چه چیزی از این دره شما را مجذوب خود کرده ؟

یکی از معدود نقاط قابل دسترس جهان است ، هیچکس در آنجا زندگی نمی کند و منطقه ای فوق العاده است ، برای رسیدن به آن باید از گردنه عقیل گذشت که ارتفاع آن هم سطح مون بلان است ، قبل از گردنه آخرین روستای آن یک روستای قرقیزی است من واقعا" می خواهم که دوباره به آنجا برگردم ، امریکایی ها مرا نگهبان شاکسگام صدا می کنند زیرا این دره را مثل حیاط خلوت خانه ام می شناسم ، هنوز هم یکی از بشکه های آذوقه که آنرا در هفتمین برنامه ام به این دره در سال 1999 زیر یخ سفت پنهان کردام در آنجا است ، روی آن یک تکه کاغذ چسبانده ام که اینطور نوشته : " هنوز به درد می خورد"

Shaksgam Valley: Diemberger has a fascination for the region


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد